تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1633
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 1633. اندوه
شیطان الهی به شدت تلاش میکرد خود را از ساختار پادشاه رها کند، با این حال تلاشهایش به هیچ وجه موثر نبود؛ بهنظر میرسید که ساختار پادشاه با جذب قدرت قوانین شیطان الهی، قویتر شده و بیشتر تحت فشارش قرار میدهند.
اکنون ارتباط او با جهان قطع شده بود و دیگر نمیتوانست با انرژی درونی خود، فرم فعلیاش را نگه دارد از این رو توان او به شدت در حال تحلیل رفتن بود.
ذهن بیثبات او کاملاً بر اعمال و رفتار بدنش مستولی شده بود.
نوآ و دیگر افراد به بدن او نزدیک شدند جز فرگی و لوکا که از ترس انفجار انرژی عقبتر ایستادند.
فولری به محض اینکه به نوآ رسید، فریاد کشید: «من عقب واینمیسم.»
نوآ آهی کشید و قبل از تمرکز بر وضعیت شیطان الهی گفت: «باشه باشه، بعداً حرف میزنیم.»
شیطان الهی دوباره فریاد زد: «پیرو..!» اما قبل اینکه بتواند حرفش را کامل کند، ساختارها دهانش را بستند و ذهنش را تخت تأثیر قرار دادند.
قدرت او با تغذیه ساختارها از قانونش کم و کمتر شد. تکنیک الباس ترسناک بود؛ شبیه انگلی بود که فقط برای سرکوب و بلعیدن قدرت و وجود شیطان الهی وجود داشت.
ویلفرد با دیدن وضعیت شیطان الهی رو به پادشاه کرد و گفت: «شما تهذیب کننده ترسناکی هستید.»
پادشاه برای ویلفرد پاسخ داد: «اینا فقط چند تا سازوکار هستن که برای مهار کردن این مرد ساختم. معمولاً انجام دادن این تکنیک بیشتر از اینا وقت میگیره، اما بنا به دلایلی اینبار سریعتر از قبل تونستم انجامش بدم.»
ویلفرد در حالی که وانمود میکرد به توضیحات پادشاه گوش داده، دستش را بر شانههای پادشاه گذاشت و به آرامی بر آن کوبید.
-«درسته. درسته.»
فولری هم با تقلید از ویلفرد گفت: «معلومه که درسته.»
او هم میخواست به تقلید از ویلفرد، پای کوچکش را بر شانههای پادشاه بگذارد که با نگاه معنیدار او روبه رو شد و دست از این کار کشید.
نوآ این صحنه احمقانه را نادیده گرفت و روی وضعیت همرزمش متمرکز شد.
با خارج شدن انرژی جهان از بدن شیطان الهی، هاله او نشانههای از برگشتن عقل و شعورش میداد.
بهنظر میرسد تمامی این ناپایداری ذهنی نتیجه قدرت و حمایت جهان بوده و با خارج شدنش، کنترل بدنش به او برگشته، البته تلاشهایی برای ابقای ناپایداری او دیده میشد با این حال وضعیت به سرعت تغییر کرد؛ جنون از چشمان او خارج شد.
شیطان الهی که تازه از وضعیت ناپایدارش به هوش آمده بود، دور و اطرافش را با نگاهی گیج بررسی کرد.
هیچ چیزی به یاد نمیآورد؛ هیچ کدام از کارها و حملاتی که به همرزمانش انجام داده بود.
نوآ بعد از دیدن و اطمینان از برگشتن شیطان الهی، دستش را تکان داد و ساختارهای آبی تیره رنگ را ...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی

