فصل 1274 1274. برخورد

مار ابدی شبه رتبه 7 هرگز متوقف نشد. حتی زمانی که حضور نوآ ناپدید شد، به تعقیب او پرداخت.

این موجود احمق نبود. حتی زیردستان او در صفوف قهرمان جانورانی تقریباً باهوش بودند، بنابراین رهبرشان حتی باهوش‌تر بود و به طور مبهم می‌توانست بفهمد که نوآ می‌خواست چه کند.

این درک بیشتر از غرایز آن ناشی می‌شد. رهبر مارها می‌دانست که جهان در خطر است و اقدامات نوآ راه حل این مسئله را به او نشان داد.

با این حال، مار شبه رتبه 7 یک جانور جادویی بود. برای اینکه چقدر می‌تواند به نیت خوب نوآ اهمیت دهد محدودیتی وجود داشت. این موجود بیشتر از دیدن گله در حال مرگ خود احساس خشم می‌کرد.

خشم تنها احساسی نبود که در ذهنش پخش شده بود. رهبر دید که چگونه نوآ هرگز در هر هیچ منطقه‌ای بیش از چند لحظه سپری نکرد و تخریبی که او در این مدت کوتاه به راه انداخت شایسته احترام بود.

ده‌ها مار از رتبه 6 قبلاً توسط او مرده بودند و رهبر هنوز به او نرسیده بود. مار ابدی شبه رتبه 7 باید قبول می‌کرد که حریفش یک مهاجم ساده نیست.

این تصدیق، احساس دیگری را در درون رهبر به وجود آورد. رگه‌ای از ترس در میان خشمش نمایان شد. نوآ موفق شده بود موجود شبه رتبه 7 را نگران کند.

اگرچه نوآ از این موضوع آگاه نبود. اما اگر به رهبر توجه می‌کرد می‌توانست از آن مطلع شود، اما ذهنش فقط می‌توانست به مکان گروه‌های بعدی فکر کند.

دویدن مداوم در بُعدش هنوز نباید بر مراکز قدرت او تأثیر می‌گذاشت، اما نوآ می‌دانست که به زودی مشکلاتی از راه خواهد رسید. تکنیک حرکتی او برای مسافت‌های طولانی ایده‌آل نبود و برای عبور از کل مناطق با آن مجبور بود هزینه زیادی بپردازد.

نوآ چاره دیگری نداشت. طلسم جابه‌جایی بسیار آهسته بود و اگر بر آن تکیه می‌کرد در نهایت به رهبر مارها اجازه می‌داد تا به او برسد. بعلاوه، اگر در مأموریت خود موفق می‌شد، مشکلی نداشت که با عواقب اعمال خود مقابله کند.

گروه چهارم سرانجام در دید او ظاهر شد. نوآ پس از بیرون آمدن از بُعد خود دوازده مار دید و هنگامی که امواج ذهنی‌اش آن موجودات را نشانه رفت، دریغ نکرد که تیغه‌اش را روی پیشانی خود بگذارد.

دوازده ...