فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 1074

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 1074. مذاکره

نوآ محیطِ بعد جداگانه‌ی شاندل را به یاد داشت. خدای امپراتوری سعی کرده بود سرزمین‌های جاودانه را در آنجا بازسازی کند و آسمان سفید ظالمانه، دشمن طبیعی پتروداکتیل‌ها بود.

انگار آسمان و زمین گونه‌ی آن‌ها را ناسازگار با سطح بالاتر تعیین کرده بودند. نوآ از این که نمونه رتبه ۷ توانسته بود یک گروه در آنجا بسازد شگفت‌زده شد.

با این حال، محدودیتی برای علاقه‌مندی او به آن اطلاعات وجود داشت. نوآ می‌خواست بفهمد که آیا می‌تواند از این دیدار به نفع خود استفاده کند یا خیر، اما اوضاع اسفبار به نظر می‌رسید.

نمی‌توانست قفس را باز کند و شکستن آن ناممکن بود. آزاد کردن پتروداکتیل رتبه 7 نیز بهترین ایده نبود زیرا اگر موفق می‌شد، می‌‌مرد.

نوآ درحالی که هیولای خشمگین داخل قفس را تماشا می‌کرد از خود پرسید:

-همینجا تنهاش بذارم؟

به طور معمول باید موجود را می‌کشت تا آن را از چنگال پادشاه الباس در بیاورد، اما مطمئن نبود که حتی بتواند یک خراش روی بدن آسمانی آن باقی بگذارد.

نوآ در نقطه‌ای گفت: «بهتره راه حل یا ایده‌ای بدی، وگرنه اینجا تنهات می‌ذارم.»

دانش او به‌خاطر سطح پایین محدودیت‌هایی داشت، اما آن موجود در سرزمین‌های جاودانه زندگی می‌کرد. علاوه بر این، این یک جانور آسمانی بود، بنابراین توانایی‌هایش از محدودیت‌های جانوران معمولی فراتر می‌رفت.

پتروداکتیل برای چند ثانیه به دیوانگی ادامه داد و سپس آرام شد و به موضوع فکر کرد. نوآ در حالی که کلمات انسانی در تاریکی طنین انداز می‌شد، نگاه خیره‌اش را بر روی خود احساس کرد. «تو چی پیشنهاد می‌دی؟ تاریکیت خیلی رقت انگیزه.»

ابروهای نوآ بالا پریدند. فکر نمی‌کرد این موجود به حرف‌های او توجه کرده باشد، اما به نظر می‌رسید راهی برای خروج از آن وضعیت وجود داشته باشد. تنها مشکل این بود که آیا باید به پتروداکتیل اعتماد می‌کرد یا خیر.

اسنور در کنار او شکل گرفت و موجی از شعله‌های سیاه را به راه انداخت. ماده تاریکی که باعث حمله عنصری آن می‌شد در قفس پخش شد و جانور الهی را فرا گرفت.

هنگامی که انرژی بالاتر بدن پتروداکتیل آن را لمس کرد، موجود به خود لرزید. هیچ آسیبی ندیده بود، اما اولین بار بود که تاریکی را می‌دید که نمی‌توانست با آن ترکیب شود.

ماده تاریک به مراتب بهتر از نفس معمولی عنصر تاریکی بود. تاریکی نوآ هم در سطح آن انرژی بود، اما ماده تاریک بسیار قدرتمندتر بود.

هیولا در حالی که شعله‌های آتش را تماشا می‌کرد ساکت ماند. ماده تاریک قفس ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی