تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 580
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۵۸۰ سررسید
نوآ با شنیدن این پیام کمی احساس آرامش کرد.
او واقعاً بدش نمیآمد که خبر تحت سلطه گرفتن یک جانور جادویی در داخل هایو پخش شود.
به هر حال، تیم اکتشاف اولیه او را در حال ارتباط با کرمهای شنی داخل صحرا دیده بودند، این راز نبود که او بتواند با آن موجودات صحبت کند.
با این حال، او نمیخواست که ارشدهای رتبه ۵ به این توانایی علاقهمند شوند.
این احتمال وجود داشت که تمرین و آزادی او تحت تأثیر قرار گیرد، به همین دلیل بود که او تصمیم گرفت موضع خود را با ارشد جیسون روشن کند.
به نظر میرسید که سخنان او اثر مورد نظر را داشته باشد، زیرا ارشد جیسون فوراً بهانههای خود را در این مورد بیان کرد.
- پنهان نکردن یک چیزه، اما فاش کردن تمام اسرار هم یه چیز دیگهست که هنوز باید از اون اجتناب کنم. در حال حاضر چشمهای زیادی به منه و تا زمانی که در برخورد با رده بالاهای کشورهای دیگر اطمینان کامل نداشته باشم نمیتونم منحصربهفرد بودنم رو فاش کنم. خب، من موفق شدم حداقل تغییرات در طلسم انتقال سریع رو کامل کنم.
نوآ در حالی که به پرواز به سمت جنگل سفید ادامه میداد، فکر کرد.
آن سالهای انزوا برای او بسیار سودمند بود، و این چیزی نبود که فقط به مراکز قدرت او مربوط شود.
او تغییرات مورد نیاز در طلسم انتقال سریع را تکمیل کرده بود و اثرات بهبود یافته آن را بر سبک مبارزات خود اضافه کرده بود.
این موفقیت به او اطمینان زیادی در توانایی جنگی خود داد زیرا سرانجام یکی از آشکارترین نقاط ضعف خود را برطرف کرده بود.
این اعتماد به نفس چیز دیگری نیز به همراه داشت.
نوآ یاد گرفته بود مانند یک جانور جادویی بجنگد و مثل آن رفتار کند، اما چیزی بود که هرگز علاقهای به یادگیری آن نداشت.
این توانایی، کنترل سایر جانوران جادویی بود.
او همیشه در زندگی دومش به خودش متکی بود، استفاده از قدرت دیگران هرگز اولویت او نبود.
با این حال، وقتی این اعتماد به نفس به وجود آمد، به طور غریزی احساس کرد که آماده حکومت است.
نوآ معتقد بود که این احساس چی...
کتابهای تصادفی

