فصل ۴۶۳: صاعقه نوآ تنها با سی و شش برده باقی ماند تا اینکه تصمیم گرفت روشی متفاوت در پیش بگیرد، اما تنها بیست نفر از آنها را می‌توانستند با جانور جادویی که در ساختار زیرزمینی زنجیر شده بودند، تطبیق رفتاری پیدا کنند. با ادامه آزمایشات نوآ، این تعداد حتی بیشتر هم کاهش پیدا کرد. چند تلاش طول کشید تا بتواند غرایز برده‌ها را درست دسته‌بندی کند، بردگان بیشتری با رسیدن به اندام‌های داخلی جان خود را از دست می‌دادند؛ اما در نهایت، او موفق شد به موفقیت کوچکی دست پیدا کند. نوآ در اوج خود بود، زیرا او در این لحظه ادغام یک مرد مسن و یک شاهینِ مه را کنترل می‌کرد، مایع تصفیه شده نفس عنصر باد همچنان با تغییر اندام‌های برده تخلیه می‌شد. این دوازدهمین بار بود که او به آن نقطه می‌رسید، قبل از اینکه غرایزش بتواند جانور جادویی کامل را برای هر تهذیب‌گر تطبیق دهد تا به اینجا سه برده مرده بودند، اما او سرانجام به بخش پایانی ادغام رسیده بود. یازده برده قبل از آن، یا به دلیل درد و یا نوعی طرد شدن مرده بودند و شرایطی ایجاد می‌کردند که نوآ هنوز قادر به سرکوب آن‌ها نبود. با این حال، پس از قربانی کردن هفتاد و هشت برده، به نظر می‌رسید که نوآ بالاخره در این روش مسلط شده باشد! از جسد جانور جادویی تقریباً چیزی باقی نمانده و تنها بخشی از اعضای بدنش به‌شکل جامد باقی مانده بود. نوآ نمی‌توانست آنها را با هم ترکیب کند، او باید آنها را یکی یکی اصلاح می‌کرد و قبل از حرکت به نقطه‌ی بعدی مقداری صبر می‌کرد تا همجوشی تثبیت شود. او با اندام‌هایی شروع کرده بود که برای جانور کمتر حیاتی بودند و توانایی‌های جانور را به‌شکلی موثر نشان نمی‌دادند، نوآ مدت‌ها پیش فهمیده بود که قبل از اینکه وارد عمل شود باید مطمئن باشد که بدن تهذیب‌گر می‌تواند توانایی‌های جانور را تحمل کند. مهمترین اندام شاهین مه چشمانش بود، آنها می‌توانستند محیطی پر از مه یا دود را به وضوح ببینند و همچنین می‌توانستند تشخیص دهند که نفس در...