تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 383
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
قسمت 383 : تصمیم
هر صدای ناقوس نشاندهنده گذر از یک آزمون بود و به این معنی بود که پاداش آن داده شده بود.
گروه دیوید نمیدانستند کدام تیم در آزمون هشتم موفق شده است، اما از یک چیز مطمئن بودند: آن پاداشها دیگر از بین رفته بودند، آنها باید آزمون نهم را برای به دست آوردن هر چیزی پشت سر میگذاشتند...
تهذیبگران گروه ناامید شدند، آنها به تازگی آزمون سوم را پشت سر گذاشته بودند و درد زیادی را متحمل شده بودند تا متوجه شوند که اکتشافشان طولانیتر شده است.
اینگونه نبود که آنها در مورد رد کردن آزمونها اعتماد به نفس نداشتند، آنها گروهی بودند که از بیست نفر تهذیب گران سطح ۳ تشکیل شده بود، آنها میتوانستند با هر تهدیدی که بعد جداگانه بر سر راه آنها قرار می داد مقابله کنند.
با این حال، آنها به تازگی به زمین ارثیه بازگشته بودند و نسبتاً به موفقیت در آزمون هشتم اطمینان داشتند، بعد از اینکه دریافتند که پیشی گرفتن از آن پاداشی برای آنها نخواهد داشت، ضربه سنگینی به روحیه آنها بود.
دیوید وقتی صدای ناقوس را شنید، حالت متفکرانهای به خود گرفت، به نظر میرسید که ذهنش چیزی را ارزیابی میکند در حالیکه در سکوت نشسته بود.
علی الخصوص نوا از این اتفاق ناامید نشد، او برای اولین بار بود که وارد این بعد میشد، بنابراین هنوز بر روی چیزی سرمایهگذاری نکرده بود، موقعیت او با سایرین در گروهش که قبلاً در آزمون هشتم تلاش کرده بودند و به جوایز خاصی اطمینان داشتند متفاوت بود.
به همین دلیل بود که میتوانست بیشتر روی محیط اطرافش تمرکز کند و تا حدی میتوانست حدس بزند که دیوید به چه چیزی فکر میکند.
«اون کنجکاوه که ما باید الان از بعد خارج شیم یا نه...»
نوآ میتوانست آن افکار را درک کند، زیرا این روش امنترین روش بود.
تیم به سادگی میتوانست از این اکتشاف دست بکشد، دوباره در فرقه گروهبندی کند و قبل از انجام یک اکتشاف جدید منتظر گزارشهایی در مورد آزمون نهم باشد.
این کار به آنها اجازه میداد تا...
کتابهای تصادفی
