فصل 363 : کلایو

دلیل انتخاب نوآ برای رفتن دنبال ماده رتبه پنج ساده بود: این تنها گزارشی بود که تا حدودی باورپذیر به نظر می‌رسید!

« تو خوابامم باورم نمیشه که تو اون کشتی ماده رتبه پنج باشه ولی بهتره چندتا رتبه چهار داشته باشه تا سود خوبی بکنم.»

اینها افکاری بودند که وقتی به غارش برمی­گشت داشت.

وقتی ماموریتش را انتخاب کرد، بروس او را مرخص کرد، حالا نوآ فقط باید منتظر دستورات می ماند.

«مجموعه داروهای رتبه چهار دیگه خیلی از عقل به دوره، تهیه اونا خیلی سخته؛ تازه گیریم پیدا شد، غیرممکنه همچین محموله ارزشمندی محافظت نشه.»

نوآ به گزارش دوم فکر کرد، این شایعه یا جعلی بود یا تله‌ی ملت پاپرال.

«در مورد زمین ارثیه، این دیگه صد درصد غیرممکنه.»

نوآ اطلاعات زیادی در مورد زمین­های ارثیه نداشت ولی قبلاً در دوتای آنها بوده است.

آنها معمولاً توسط موجودات قدرتمندی در رتبه‌های قهرمانی خلق شده‌اند، بعید است در جایی پر از خبره کسی متوجه آنها نشود.

از این گذشته، مجمع الجزایر، قرن‌ها دارای سکنه بوده است، بسیاری از تهذیب ‌گران در رتبه قهرمانی، قبلاً سطح و حتی اسکلت بیرونی آن را بررسی کرده بودند، چیز ارزشمندی مانند یک زمین ارثی از چشم آنها دور نمی‌ماند.

«بروس گفت که کشتی تا دو روز دیگه حرکت می‌کنه، برای گشایش دانتیان وقت دارم، پس روی بازگشت به فرم اوجم تمرکز میکنم.»

نوآ دقیقاً همان کاری را که فکر می‌کرد انجام داد.

جلسه تهذیب دیگری در آن شب به پایان رسید و با کمک اشک مار دریایی و «نفس» مایع در دستگاه گردش خونش، در کمتر از بیست و چهار ساعت به طور کامل بهبود یافت.

در شب روز دوم، صدای وز وز در حوزه ذهنیش طنین انداز شد، نوآ دفترچه یادداشتش را برداشت و با شن...