تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 204
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
هفتهها از نبرد در نزدیکی شهر وندور گذشت.
گزارش رسمی این بود که سربازان خانواده مولوس توسط راهزنان مورد حمله قرار گرفته و وارث جوان خانواده یعنی ساموئل هم جان خود را در این جریان از دست داده.
با این حال، در میان خانوادههای بزرگ، حقیقت به وضوح مشخص بود.
خانوادههای وفادار به آرمانشان فکر میکردند که با استفاده از یک وارث نجیب که همچنین دانشجوی سابق آکادمی بوده، واکنش سلطنتیها چندان تند نبود.
با این حال، انتظارات آنها برآورده نشد و آنها متحمل ضرر زیادی شدند.
سربازان عمارت آنها از جنایتکارانی که با آنها روبرو شدند ارزشمندتر بودند.
خانواده سلطنتی میتوانستند به راحتی آن افراد را دوباره جایگذین کند، در حالی که اشراف باید به آرامی نگهبانان شایسته را پرورش میدادند، مشخص بود که در آن رویداد چه کسی برنده بوده است.
به همین دلیل برنامههای آنها به تعویق افتاد و صلح ظاهری دوباره بازگشت، زیرا عواقبی پس از آن نبرد وجود نداشت.
نوآ بهطور مبهم حدسهایی میزد اما به سادگی اهمیتی نمیداد.
او مشغول فروش تمام اقلام بیمصرف خود و خرید سلاح و مواد جدید بود.
او همچنین خون باقی مانده ابل را جذب کرد و این اندکی قدرت بدن او را افزایش داد.
در نهایت قطعه برکت نفس، یکصد و ده هزار اعتبار، دو شمشیر حکاکی شده جدید، مواد رتبه جدید ۴ و تعداد زیادی معجون از مأموریت به دست آورد.
حتی با وجود اینکه هنوز از نحوه استفاده سلطنتیها از او عصبانی بود، باید اعتراف میکرد که دستاوردهای او هنگام کار با آنها همیشه ارزشش را داشت.
بوم!
صدای انفجاری از اتاق تقویت شده محل اقامت او درآمد که تمام ساختمان را به لرزه انداخت.
نوآ آزمایشهای خود را در روش جعل عنصری از سر گرفته بود اما نتوانسته به نتایج خوبی دست یابد.
استخوانهای آفتابپرست نامیرا با موفقیت از ویژگیهای خون او تقلید کرده بودند، اما دود سمی همیشه مواد را میخورد، حتی اگر با سرعت کمتری...
کتابهای تصادفی


