فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تناسخ ایکس فانتزی

قسمت: 5

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
قسمت پنجم واقعیت تلخ این دنیا
قسمت پنجم واقعیت تلخ این دنیا
بله بالاخره تونستم در حالی که داشتم به کلیسا می رفتم مدام فریاد می زدم "هی" و "شادی
خورشید در حال غروب بود در همین حین سکه را برداشتم که صحنه جالبی را خلق کرد
بالاخره اولین پولی که در این دنیا به دست آوردم یک سکه مسی نبود نه نقره طلا طلا طلا
طلایی که ده برابر از نقره ارزشمندتر بود به ازای هر صد سکه مسی یک نقره به ازای هر ده سکه نقره یک سکه طلا
در پشتی کلیسا را زدم که برای رفت آمد افراد کلیسا بود 
خواهر مریم در را باز کرد
خواهر ماری: سلام خوبی؟
من+ میدونی چی شد؟؟؟
خواهر: ماری نه چی شده؟
با خوشحالی فریاد زدم که بالاخره توانستم یک سکه طلا بگیرم شروع به دویدن در داخل کلیسا کنید
و من فریاد میزدم که میتوانم یک سکه یک سکه بگیرم
با خوشحالی فریاد زدم که بالاخره توانستم یک سکه طلا بگیرم شروع به دویدن در داخل کلیسا کردم

.... و در نهایت منجر به
من : اوه اوه درد داشت اشتباه کردم دیگه داد نمیزنم بابا بزرگ
پدر بزرگ؛ ،پسرم نمیدانم به تو چه بگویم خواهر اوا در حال
شف...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تناسخ ایکس فانتزی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی