فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

این بار من ازت محافظت میکنم

قسمت: 9

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
الیاس در دفتر کارش نشسته بود و داشت از یک فنجان چای لذت میبرد که برلوت در رو باز کرد: عالیجناب، جناب آرتور همیلتون تشریفآوردن .)

احتیاجی به اجازه نبود. آرتور مثل همیشه با چند تا دسته کاغذ در دستش بی مقدمه داخل شد. از قیافه اش معلوم بود چند شب است کهدرست نخوابیده.

الیاس بخاطر ورودش سرزنشش کرد: بهتره این عادت زشت رو کنار بزاری .)

آرتور خودش را رو مبل کنار میز انداخت: یکی نیست اینو به خودت بگه.)

_ منظورت چیه؟

آرتور دستش رو بی هوا تکون داد: بیخیال برای این نیومدم.)

کاغذ ها را رومیز پرتاب کرد: اینم قوانین و شرح مسابقه. توش همه جزئیات رو نوشتم.)

الیاس دستش رو دراز کرد و کاغذ ها رو برداشت: مواردی که برات نوشتم هم رعایت کردی؟)

آرتور نیشخند زد: اه، اونا رو میگی؟ واقعا کارمو آسون کرد!بزار فکر کنم چی نوشته بودی؟....)

ادای فکر کردن را در آورد: آهان، تمام دختر های شانزده تا هجده ساله، چه اشراف و چه مردم عادی اجازه شرکت کردن دارن. میتونن ازهمه جای کشور بیان. دو، برنده باید دانش یه امپراطور رو داشته باشه، بخصوص سیاست. سه، مهارت مبارزه هم بلد باشه. چهار،مسابقه تو سی روز تموم بشه.)

الیاس اونقدر تحت تأثیر قرار گرفت که براش دست زد: آفرین ، خوب حفظ کردی.)

آرتور فکر کرد که دارد مسخره اش می‌کند ،برای تلافی جواب داد: چون مجبور بودم مدام نگاهشون کنم ، شاید یه منطقی ازش در بیارم. یه نگاهی بنداز ببین راضی هستی یا نه، تا بتونیم شروع کنیم.)

الیاس مشغول خواندن برگه ها شد. همانطور که انتظار داشت همه چی با جزئیات نوشته شده بود. 

از فرم ثبت نام گرفته تا چگونگی گرد آوردی شرکت کننده ها. از این موارد سر سری رد شد تا رسید به قوانین . مسابقه در  چهار مرحلهبرگزار میشد: سواد، اطلاعات عمومی، سیاست و مبارزه. چون مرحله اول شامل سواد ابتدایی می‌شود اشراف نیازی به شرکت کردنندارن. در مرحله دوم، تنها کسانی که نمره کامل گرفتن قبول میشن. مرحله سه ، پنج نفر که نمره بالا گرفتن، در مرحله آخر هم شرکت کنندهها آزادن تا هر مبارزه ای که بلندن انجام بدن. هرکسی که بهتر بود برنده اعلام می‌شود.

هیچ ایرادی نمیدید: زیادی‌سخت نگرفتی؟)

آرتور اعتراض کرد: برنده قراره امپراطریس بشه، مگه نه؟ خودت رو این مورد تأکید کردی. در ضمن اگه آسون بگیریم زیادی کش پیدامیکنه.)

الیاس سرشو به نشانه موافقت تکون داد و دوباره مشغول خواندن شد. بخش بعدی درباره نحوه برگزاری مراحل بود. از آنجایی که نیوراسرزمین بزرگی‌ست، برای سفر راحت در هر معبد یک دروازه قرار دادن که به دروازه معبد دیگر راه دارد. اما بخاطر هزینه بالا اغلب مردمعادی نمیتوانن ازش استفاده کنن. شرکت کننده ها ، مرحله اول رو در شهر خودشان انجام میدن، سپس برنده ها از طریق دروازه واردپایتخت میشن. مسئولین نظارت هم از افراد خود شهر هستند. این بهترین راه و سخت تر...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب این بار من ازت محافظت میکنم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی