فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

بذر کتان

قسمت: 139

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر ۱۳۹

من اون بیرون کسی رو ندارم

دشی لیوم با ترس و لرز و در حالی که خون های چکیده‌ی روی مو های سفیدش در حال خشک شدن هستن، به سمت دریچه ای میره که شبیه به دریچه ی کولره. اما در واقع این یه تصفیه کننده است که برای خارج کردن انرژی های ناخالصی که مورد علاقه ی اعضای فرقه نیستن مورد استفاده قرار میگیره. این جایی هست که قراره از طریقش یه راه ورود به ین شی داده بشه.

-«دشی! تو اونجایی؟»

ین شی این حرف رو در حالی میگه که هاله ی بنفش و نقره ای دشی لیوم رو دیده و صرفا سعی داره که نوعی حس صمیمیت رو در درونش ایجاد کنه.

دشی دوس داره که حرف بزنه و به ین شی سلام کنه یا بگه که بله من اینجا هستم، اومدم که کمکتون کنم، اما گفتن این حرفا براش همونقدری دشواره که مثلا بخواد از ژن های شیطانی خودش جدا بشه. اون خیلی وقته که یه هیبرید هست و این اصلا مشکل اصلی نیست. زمانی، اون احساس کرد که تیکه های درونی ذهن و روانش شروع کردن به شکستن و تصمیم گیری براش دشوار میشه و برگشت به تمدن انسانی براش غیر ممکن به نظر میرسید. اون یه تجربه ی بهتر میخواست؛ پس این تجربه رو در کنار شیاطین پیدا کرد چون علاقه ای نداشت که نفرت خودشو کنار بذاره.

موجودات صلح طلب با احساس نفرت کار نمیکنن و این به خاطر پلید بودن ذات نفرت نیست، به خاطر عدم شناختشون نسبت به وجوه مثبت این احساسه. نفرت می تونه یک محرک قوی برای انجام حرکت های حماسی باشه و افراد زیادی در طول تاریخ، به کمک این محرک، برای تغییر زندگی خودشون و دیگران تلاش کردن.

همین که ین شی با دامن پفی خودش از دریچه لیز میخوره و وارد راهرو میشه، دشی متوجه دو فرد دیگه میشه که پشت سرش اومدن. اول رن کازوهیکو با هاله ی قرمزش وارد راهرو میشه و پشت سرش هم مدیر خاص سازمان کیان یانگوآ یعنی واتاسه هیروتسوگو. واتاسه همون روشن بینی ین شی رو به خرج داده با این تفاوت که نفوذی های خودش نیازی به ورود غیر قانونی به این سازمان نداشتن. جفت اون یعنی تاماتسوکی ایسوروکو، به طور کاملا قانونی درون لژ رسمی خودش حضور داره و داره بخشی از سوشی مخصوص رو مزه مزه میکنه.

درسته که تاماتسوکی گرایشات خاصی داره ولی به این معنی نیست که نتونه از خوردن گوشت یک انسان لذت ببره. اون یک رگ خودش رو از نژاد سرخ به ارث برده و «خوردن گوشت» در این نژاد، یک بخش بسیار مهم از فرهنگشون هست. حالا چه برسه به گوشت انسان. البته این یکی اونقدرا هم زیاد جالب نیست چون طرف، بدن فیزیکی پیری داشت و سال های آخر عمرش بود.

واتاسه نگاهی عمیق به چهره ی دشی لیوم میندازه. دیگه خبری از جنون و خنده های عجیب و غریب، توی چ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بذر کتان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی