ستاره بلعیده شده
قسمت: 51
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر11 فصل 3: استراحت
لو فنگ میدونست موقعی که از چاقوهای پرتابیش برای نجات همه استفاده کرد راز روح خوان بودن خودشو فاش کرده!
«احتمالاً همه قبلاً اینو حدس زدن ولی هنوزم از عمد با همچین صورتی بهم نگاه میکنین. باشه، اعتراف میکنم….» لو فنگ لبخندی از سر ناتوانی زد: «من یه روح خوانم!»
«هاها» چن گو با صدای بلند خندید، «لو فنگ، میدونستم که تو رو اشتباه قضاوت نکردم»
وی چینگ و وی تیه هم لبخند زدند.
«یه روحخوان… یه روحخوان توی جوخه چکش آتشین ما ظاهر شده.» گائو فنگ در حالی که سرش رو تکون میداد، خندید: «اگه جوخه ی دندان ببر میدونستن که لوفنگ اینقدر قدرتمنده، این ترفند مکارانه رو به کار نمیبردن. اگه فقط میدونستن یه روح خوان رو دشمن خودشون کردن، مطمئناً پشیمون میشدن!»
وی تیه خندید: «اونا تا آخر عمرشون پشیمون میشن»
ژانگ که به پهلو دراز کشیده بود، نتونست جلوی خودشو بگیره و گفت: «قویترین اعضای آشغالدونیِ جوخه دندان ببر فقط اون دوتا جنگسالار سطح متوسطن! با سطح آمادگی جسمانی فعلی لو فنگ، اون به سختی به «سطح جنگجوی پیشرفته» میرسه. طبق قوانین، یه روح خوان دو سطح بالاتر از سطح آمادگی جسمانیشه، پس اون باید به «سطح جنگ سالار متوسط» قدم بذاره. با این حال... یه روح خوان سطح جنگ سالار متوسط، موجودی در همون سطح رو از بین میبره، پس اونا میتونن با یه مبارز یه سطح بالاتر از خودشون مبارزه کنن!»
همه مبارزها وحشت از یه روح خوان رو درک کردن!
در همون سطح، اونا مطمئناً هر جنگنده دیگه ای رو نابود میکنن!
مهم نیست که تکنیک تیغه، تکنیک محافظ یا تکنیکهای بدنتون چقدر خوبه، یه خواننده روح میتونه با چاقوهای پرتابی کنترل شده ی خودش از دور حمله کنه. چاقوهای پرتابی حتی میتونن فوراً تغییر جهت بدن و سریعتر از سرعت صوت پرواز کنن. اصلا چطور یه مبارز هم سطح میتونه باهاش رقابت کنه؟
«فقط لو فنگ به تنهایی میتونه کل جوخه ی دندان ببر رو نابود کنه!» چن گو در حالی که میخندید، پوزخندی زد: «درگیر شدن با جوخه ی چکش (پتک) آتشین، احمقانه ترین کاریِ که جوخه ی دندان ببر تا به حال انجام داده!»
گائو فنگ آهی کشید: «این بار، ما واقعاً خوش شانس بودیم.»
سطح آمادگی جسمانی گائو فنگ به سختی به «سطح جنگ سالار متوسط» میرسید، اما در مقابل انبوهی از هیولاها، درمونده بود. فرق یه مبارز معمولی با یه روح خوان در همینه!
«برادر ژانگ»
لو فنگ در مقابل ژانگ که چمباتمه زد و در حالی که به صورت رنگ پریده ژانگ که نگاه میکرد با صدایی آروم گفت: «جوخه ی دندان ببر ممکنِ این کار رو به خاطر کاری که من با ژانگ زه هو انجام دادم کرده باشه... بازوی برادر ژانگ….. متاسفم!»
در این زمان، جوخه پتک آتشین مستقر شدن و همه مشغول تماشای لو فنگ و ژانگ که بودن.
«لو فنگ» ژانگ که لبخندی زد، «همیشه همه چیزو گردن خودت ننداز. این بار، این یه واقعیت غیرقابل انکار که تو کل تیم ما رو نجات دادی. همینطور من....» ژانگ که سرش رو پایین انداخت و به زخم شونه راستش نگاه کرد. بازوی راستش مدتها بود که در میان انبوه هیولاهای قبلی گم شده بود.
ژانگ که آه کشید: «زندگی من به عنوان یه مبارز آزاد عملاً تموم شده.»
گائو فنگ، چن گو، برادران وی جیا و لو فنگ همه ساکت بودن.
«به هر حال.» ژانگ که لبخندی زد: «این در واقع بهترین وضعیتیِ که من پیشبین...
کتابهای تصادفی

