فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ستاره بلعیده شده

قسمت: 37

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
جلد 2 فصل 17: مذاکرات قلب لو فنگ تپید. در صفحه چت «خانه مرزها»، پست‌های زیادی در مورد کینه توزی بین مبارزان وجود داشت. مثلا در چین، مبارزان در شش ستاد اصلی تحت کنترل دولت و قانون هستن! با این حال، وقتیکه شهر رو ترک کنن و وارد منطقه هیولاها بشن، هیچ قانونی برای حل و فصل چیزی وجود نداره. اونجا جایی بود که مبارزان و هیولاها داخلش دعوا می کنند، مکانی بدون قانون! مبارزان همگی در مرز بین مرگ و زندگی راه می رفتن، پس مواردی که مبارزان همدیگه رو به خاطر درگیری هاشون می کشند، خیلی رایج بود. همه دوجوهای بزرگ و دولت نمی خوان شاهد چنین اتفاقی باشن. مبارزان، ثروت انسان‌ها هستن! مبارزان تنها افرادی هستن که می تونن با هیولاها مبارزه کنن. پس دولت و انجمن‌ها نمی خوان که مبارزان هیچ گونه دشمنی داخلی داشته باشن. بنابراین «مذاکرات داخلی» به وجود آمد که بحث‌ها رو بین مبارزین حل کنه. ازهم کینه دارین، خوب، بیاین همه چیز رو پشت میز مذاکره حل کنیم. اگر مطلقاً راهی برای حلشون وجود نداشته باشه، مسئله دیگه ایه. -لو فنگ، تو هنوز یک تازه کاری که به تازگی وارد جمع مبارزا شدی. بهترین کار اینه برای خودت دشمنی نسازی. وو تانگ، مربی ارشد، لبخند زد و ادامه داد:«همینطور برای شروع به پول نیاز داری.» لو فنگ سری تکان داد:«باشه.» اگه اونا می‌تونند مسئله رو حل کنن، پس بزار همینطوری پیش بره. «عمو وو، من نمی تونم راحت بیخیال ژانگ هائو بای بشم! اگه ضعیف بودم، دست و پاهام می‌شکستن.» وو تانگ سری تکون داد و گفت:«اما البته باید مجبورشون کنیم که بهای کاری که کردن و کامل بپردازن، در غیر اینصورت ممکنه فکر کنن که دوجوی مرزها ازشون می ترسه.» لو فنگ پرسید:«عمو وو، به نظر شما باید چه مبلغی ازشون بخوام؟» اون قوانین رو نمی‌دونست، به همین خاطر فکر کرد که بهتره راهنمایی بگیره. وو تانگ بعد از کمی تأمل گفت:«اگر فقط یک فرد معمولی باهات درافتاده باشه، نباید از 50 میلیون دلار چین بیشتر بگیری! از طرف دیگه لو فنگ، تو یکی از نخبه‌های دوجوی مرزهایی پس نباید خیلی هم پایین بیای. کمتر از 10 میلیون دلار چین هم نباید قبول کنی! بین 10 تا 50 میلیون مناسبه. می تونی به طور تصادفی یه مبلغ ر انتخاب کنی. لو فنگ در حالی که به انتخاب هاش فکر می کرد سرش رو تکون داد. -باشه. وو تانگ خندید:«اگه موافقی، بهشون بگم که امشب بیان تا با ما ملاقات کنن.» لو فنگ در حالی که سرش رو تکان می داد خندید:«بسیار خوب، ممنون عمو وو.» ※※ لو فنگ اول به خانه برگشت تا طومار تیغه تندر نه مرحله‌ای رو کنار بزاره بعدش وارد شبکه داخلی «خانه مرزها» شد تا اطلاعاتی در مورد مذاکرات خصوصی بین مبارزان پیدا کنه. -اوه... پس اینطوریه! -شهرت هم با میزان پول پرداختی مرتبطه. لو فنگ پشت سر هم پست های زیادی رو خوند و در نهایت احساس کرد که در مورد مذاکرات امشب ایده‌ای پیدا کرده. صدای گونگ شین لان، مادرش از طبقه پایین آمد:«فنگ، وقت غذاست.» -اومدم مامان.» لو فنگ برق رو خاموش کرد و به طبقه پایین رفت. در اتاق نشیمن طبقه پایین، در حالی که خدمتکار مشغول پخت و پز بود، پدر و مادرش بشقاب ها و کاسه ها رو جابجا میکردن. لو فنگ با تردید پرسید: «لو هوآ کجاست؟ هنوز برنگشته؟» در حال حاضر دو خدمتکار استخدام کرده بودن. هر دو تاشون حدودا 40 ساله بودن. یکی از خدمتکارا فقط برای مراقبت از لو هوآ استخدام شد، چون لوفنگ احساس آسودگی بیشتری...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ستاره بلعیده شده را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی