ستاره بلعیده شده
قسمت: 6
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
یک ماه مونده به امتحانات لو فنگ همه ی تمرکزش رو روی مرور کردن مطالبی که یادگرفته بود گذاشت و وقتی که ازمونهای تمرینی رو داد اعتماد به نفسش حتی بالاترهم رفت.
«من به راحتی نود درصد شانس قبولی توی بهترین اکادمی نظامی جیانگ نان رو دارم.»
این چیزی بود که فکر میکرد.
هفتم خرداد شروع امتحانای اصلی بود که تا نهم طول میکشید و بر اساس قوانین تمام امتحانات در مدرسه ی ژی ان برگزار میشد.
«موفق باشی دخترم.»
«نگران نباش پاپا.»
«عزیزم زیاد به خودت فشار نیار.»
بیرون دروازه های مدرسه غلغله بود، انبوهی از دانش اموزها و خانواده هاشون به علاوه ی یک ردیف از پلیسهای تفنگ به دست اونجا ایستاده بودن.
لو هونگ گو به پسرش نگاه کرد. «فنگ استرس نداشته باش.»
عالی هم قبول نشی، یه اکادمی رده دوم هم مایه ی افتخاره. «حتی اگه تو یه آکادمی نظامی
پس ارامشتو حفظ کن!»
صدای بوق ماشینی اومد و یه ماشین کاملا سیاه اشرافی عبور کرد اون جدید ترین مدل ماشین اسپرینتینگ اس ششصد بود و پلیس همراهیش میکرد.
وقتی ماشین به دروازه رسید، مردم که مات و مبهوت شده بودن راه رو براش باز کردن.
اون ماشین میتونست سرعتش رودر عرض شش ثانیه به 100 کیلومتر بر ثانیه برسونه.
«سرعتش به 500کیلومتر بر ساعت میرسید، البته که اینا به تنهایی چیز خاصی نبودن، چیزی که اون ماشین رو جذاب میکرد برندش بود که به دوران نیروانای بزرگ برمیگشت؛ به عبارتی تاریخچه ی اون ماشین بودکه تا اون حد خاصش کرده بود.»
{نیروانای بزرگ: سال های بین 2013 تا 2030که دوره ای از فجایع و تحولات عظیم بود که کل کره زمین رو تحت تاثیر قرار داد.}
وقتی ماشین ایستاد سه نفر در حال حرف زدن ازش پیاده شدن.
«کچل خانِ سمت چپ رییس پلیس ناحیه ی ژی انه.»
«اون یارو سمت راست رییس هیِيت آموزش پرورشه، لیو.»
«وسطی باید مبارزی باشه که وظیفه ی امن نگه داشتن ناحیه ی برگزاری ازمونو داره.»
به طور واضحی بیشتر نگاه ها به سمت فرد وسط نشونه رفته بود، نگاه هایی سرشار از احترام، هیجان و کنجکاوی.
برای ادم های معمولی عبور از مرزهای شهر مممنوع بود ولی برای مبارزها این محدودیت وجود نداشت. به هر حال اون ها کسایی بودن که میتونستن رو در رو با هیولاها بجنگن. یه جورایی تمام جامعه ی بشری مدیون تلاش و ازخودگذشتگی اوناست، طبیعتا یه فرد عادی اونا رو تحسین میکنه. یه جورایی
اون ها مبارزا سوپرمنای جامعه ی بشرین.
لو هونگ گو هم به مبارز خیره شده بود.
«پس یه مبارز این شکلیه، هر بار که ازمونی برگزار میشه وظیفه ی امن نگه داشتن ناحیه ی برگزاری آزمون رو دوش مبارزها میوفته.«
لو فنگ به مبارز نگاه کرد، جذبه اش باعث میشد قلبش تندتر بزنه، چشمای مبارز مثل یه مار سمی تو یه جنگل سرد بود و از وقتی ازماشین پیاده شده بود حتی یه لبخند هم نزده بود فقط چند باری سرشو به سمت رییس پلیس و رییس اموزش پرورش تکون داده بود.
واضح بود که اصن حال و حوصلشونو نداره.
«قیییژ قیییژ»
دروازه ی بزرگ دبیرستان به اهستگی باز شد.
بلافاصله صدای بلندی هوار زد:
«وقت وروده.»
لو هونگ گو: «فنگ وقتشه بری تو، بجنب.«
گونگ ژین لان: «برو عزیزم مامانی برمیگرده خونه تا غذا درست کنه ولی بابا و داداشت میمونن تا ازمونت تموم شه.»
«لو فنگ لبخند زد و سرشو تکون داد. باشه.»
لو هوا که روی صندلی چرخدارش نشسته بود مشتشو بالا برد و با لبخند تکونش داد.
«بهترینتو بهشون نشون بده.»
«لو فنگ هم مشتشو بالا برد و داد زد. همین کارو میکنم.»
همه ی دانش اموزا رفتن و یکی یکی از گیت های بازرسی عبور کردن.
داخل کلاس گواهی ازمون و مشخصات ازمون دهنده ها در گوشه ی سمت راست قسمت بالایی میز قرار داده شده بود، بعد از اینکه همه جای خودشونو پیدا کردن برگه های ازمونو پخش کردن.
با خط خوش بالای صفحه نوشته شده بود:
سال 2056}-ازمون علوم دبیرستان شهر جیانگ نان –ی آ {نسخه
«پس ازمون اول علومه.» لو فنگ ازمونو برانداز کرد.
تا اینکه به چندتا سوال طولانی اخر رسید.
لو فنگ با خودش فکر کرد:
«سوالا خیلی سخت نیستن. اگه به اندازه ی کافی سخت نباشن نمیتونم برتریمو تو علوم کاملا نشون بدم. فکر کنم فعلا فقط باید تمرکز کنم و سعی کنم امتیازی از دست ندم.»
لو فنگ سرشو فرو کرد تو برگش و شروع به نوشتن کرد.
{امتحانات دبیرستانی شامل سه تا ازمونه که هر ازمون 250 امتیاز داره.
در کل مجموع امتیاز ها به 750 میرسه.
سه ازمون عبارتند از علوم، علوم انسانی و ریاضی.
علوم شامل فیزیک، شیمی و زیست شناسی میشه.
علوم انسانی، زبان و تاریخ و علوم سیاسی و جغرافیا رو در بر میگیره.
ریاضی هم که خب طبیعتا فقط ریاضیه!
بشر از دوران نیروانای بزرگ و خصوصا موقع جنگ با هیولاها مستاصلانه تلاش کرده
تکنولوژی و هنرهای رزمی رو ارتقا بده و به همین خاطر اهمیت ریاضیات برای همه روشن شد و معلوم شد هر کسی که میخواد در رشته های علوم کامپیوتر، زیست شناسی یا فیزیک پیشرفت کنه باید پایه ی ریاضی قوی ای داشته باشه.
و ریاضیات از اون موقع اهمیت بیشتری در تحصیلات پیدا کرد.
لو فنگ کمی تو علوم انسانی میلنگید ولی برتری قابل توجهی تو ریاضیات و علوم داشت.
7 خرداد : امتحانات علوم
8 خرداد : امتحانات علوم انسانی
و در چشم بهم زدنی نهم خرداد رسیده بود.
...کتابهای تصادفی
